دیکشنری
داستان آبیدیک
دستور عملیاتی
english
1
general
::
Operations Order, OPORD
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
دستور دادگاه عالی به دادگاه نخستین جهت صدور رای
دستور دادگاه عالی به دادگاه نخستین دائر بر خودداری از اقدام قضایی
دستور دادگاه عالی به دادگاه نخستین در خصوص منع تجاوز از حدود صلاحیت قضایی خود
دستور دادگاه عالی به مقامات قضایی یا اجرایی
دستور دادن
دستور دعوت هیئت منصفه به دادگاه
دستور رئیس قوه مجریه یا یکی از وزراء
دستور رفع مزاحمت
دستور زایشی
دستور زبان ساخت عبارتی
دستور شفاهی
دستور شناختی
دستور صدور اجراییه
دستور عدم پرداخت
دستور عدم پرداخت چک به بانک توسط صادرکننده چک
دستور عملیاتی
دستور غیر قطعی (یا مشروط)
دستور مشروط(یا غیر قطعی)
دستور موقت
دستور نهایی
دستور وابستگی
دستور وزارتی
دستور کار
دستور کتبی دادگاه به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان باشد
دستور کتبی دادگاه به محکومٌ علیه جهت اجرای حکم صادره
دستورات
دستورات تخصصی پردازش سیگنال
دستورالعمل
دستورالعمل اداری
دستورالعمل استناد به قانون و استعانت از آن روش و
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید